گروه ورزش/شهرآرانیوز، تیم ملی والیبال ایران بدون سر و صدا به کشور بازگشت. از استقبالهای گذشته خبری نبود. له هر حال همیشه از قدیم گفته اند شکست همیشه یتیم است.
وقتی پیروزی نباشد، عکسی هم به دنبال عکس یادگاری نیست. واقعیت این است که تیم ملی ایران در جام ملتها خوب نتیجه نگرفت و به جز یکی، دو مورد نمایشی در خور توجه به اندازه تبلیغات و بزرگ نمایی که برای این تیم شده بود، ارایه نداد.
تیم ما حذف شد، چون بیش از این کار نکرده بودیم. فرانسه قهرمان المپیک، آرژانتین و ایالات متحده نیز از گردونه رقابتها خارج شده اند. فرانسه را جوانان سرزمین لاجوردی حذف کردند. تیمی که سرمربی مقتدر آن دیجورجی با شجاعت سوپراستاری، چون زایدسف را خط زد، اما جوانانی را به میدان آورد که خود فوق ستاره اند. بازیکنانی همانند میچله تو و رومانو که از نوجوانان و جوانان پله ترقی را چنان پیمودند که تحسین جهانیان را برانگیخته اند.
ایتالیاییها امور پایهای خود را به دست ولاسکو سپردند و مربیانی که همنواخت عمل میکنند، ولی ما هرچقدر در مسابقات پایه ضعیف ظاهر میشویم و خوب نتیجه نمیگیریم، باز به همان راه رفته میرویم.
شاید خیلیها دوست داشته باشند که سرمربی تیم ملی را سیبل کنیم البته که ما به نقش سی درصدی مربیان در رده سنی بزرگسالان واقف هستیم و برای ما بهروز عطایی به اندازه پیمان اکبری، محمد تندروان، سعید رضایی و رحمان محمدی راد ارزش و اعتبار دارد، ولی بدون نقد نیستند. متاسفانه نقش ۷۰ درصدی مربیان پایه را در ایجاد ساختمان تیمهای ملی نادیده میگیریم؛ بنابراین این روزها که برخی از ستارگان سابق تیم ملی در نقش کارشناسان ظاهر میشوند، باید بدانند درباره منافع ملی والیبال سخن بگویند و چه بهتر که کمی احساس مسئولیت را جایگزین احتیاط بیش از حد خود سازند؛ چون شنوندگان عاقلی هم آن سوی جعبه جادویی مینشینند.